19 ماهگی النا
النا در پایان 19 ماهگی و اوایل 20 ماهگیش تمام اعضای صورت و بدنشو میشناسه و هرکدوم رو که بگی بهش اشاره میکنه
خواب و خوراکش نسبتا بهتر از قبل شده اما هنوز خیلی کم غذاست
دامنه لغاتش خیلی پیشرفت کرده و کلمه ها رو بهتر و کاملتر تلفظ میکنه
برای خودش هم کلی بازی میکنه و مامانی بهتر میتونه به کاراش برسه
پروژه از پوشک گرفتن الناخانوم ما هم فعلا باشکست مواجه شد چون احساس کردم هنوز زوده و دخترکم هنوز کنترلش کامل نشده و داره اذیت میشه.به همین خاطر با مشورت و پرس و جو تصمیم گرفتم فعلا دست نگه دارم و این کار رو چند وقتی به تاخیر بندازم
آخرین ورژن دامنه لغات:
مامانی........بابایی.....عمه.....دایی.....مانیا...
انجیر: انیر
آدامس : پیس پیسی
از تاب میخام بیام پایین،از دوچرخه میخام بیام پایین : ای یا
بادکنک،شمع،کبریت،آهنگ تولد : هپی (happy)
دریا : آبااااا
نمیخوام: ناخام
بده : بیده
حمام: آب بازی
دستشویی : اَخ
عروسک و بچه : نی نی
ماشین : هام هام
بچه ها: النا میره پشت پنجره و داد میزنه " بچه هااااا"
مامانبزرگ: مامان جی
بابابزرگ: باباجی
عمه کوثر:
النا عمه کوچیکه رو که الان کلاس ششم دبستانه و یه رابطه احساسی عمیقی باهاش داره "بایی" صدا میکنه و همچنین وقتی میخواد اسمشو بیاره و نمیتونه بگه منظورش کیه،ژستی شبیه به خودش میگیره،مثلا ادای عمه کوثر رو در میاره که تو یکی از عکساش اینجوری ژست گرفته والنا هم ازش یاد گرفته
هندونه خوروووون النا در یلدای 93/ هندونه میوه مورد علاقه النا هم هست
تفریح و گردش النا با مامان جی و باباجی(به قول خودش) و عمه کوچیکه که چندروزی مهمونمون بودن و دورهمی حسابی به النا خوش گذشت...
و خانم کوچولوی چادری ما....
چقد عرفانی شده دخترمممممم