دامنه لغات دختر نازم در آستانه ورود به 18 ماهگی
- ناخ : نمیخوام (النا قدرت نه گفتنش خیلی زیاده و وقتی چیزی رو نمیخواد بدون تعارف میگه:"ناخ" " ناخ" و این کلمه علی الخصوص موقع غذا خوردن خیلی کاربرد داره و دخترم به هر غذایی که بهش میدم میگه : " ناخ " ولب به هیچ غذایی نمیزنه و این قضیه حسابی من رو کلافه کرده)دلم لک زده که یه بار بهش غذا بدم و بگه : "ماخ"
- ددر: دردر
- تفش : کفش
- بیم : بریم (از وقتی که از مسافرت تابستونه برگشتیم النا حسابی ددری شده و صبح هنوزچشماشو باز نکرده باباشو بیدار میکنه و میگه "تفش بیم"...یعنی کفشمو بیارین بپوشم بریم و اینقد این کلمه رو تکرار میکنه که ما هرروز از صبح تا شب درحال بیرون رفتن و چرخیدن تو کوچه و خیابونیم)
- ده بیس سی : ده بیست سی (النا که جدیدا شده مثل طوطی و هررفتار و هرحرفی رو تکرار میکنه.حتی صدای عطسه و ادای سرفه ات رو هم درمیاره.یه بار داشتم جلوش پول میشمردم و اونم کنارم نشسته بود از همون موقع شمردن رو به صورت " ده بیست سی " یاد گرفته)
- ترس : ترسیدم
- پخ پخ : ترسوندن (خاله فاطی جون یه بار النا رو با ریش ریشی های شالش ترسوند و گفت "پخ پخ" ، از همون موقع النا هرکی رو که میخاد بترسونه پاورچین پاورچین میره سمتش و یهو میگه "پخخخخخ")
- عکس : عکس،بیلبورد تبلیغاتی (هر تصویری که میبینه چه تو خونه و یا بیلبوردهای تبلیغاتی و سردر مغازه ها تو خیابون فوری میگه : " عکس عکس)
- آنا :اشاره به هر چیزی که میخواد
- اَوَ : اشاره به هر کسی که باهاش کار داره (النا هر کسی رو که میخواد صدا کنه بهش اشاره میکنه و میگه " آوَ "حتی من و باباش رو هم به همین اسم صدا میکنه و این کلمه از اسم بابایی که ابوذره برگرفته و به زبون خودش تبدیل کرده)
- اَمی : امیر (تنها اسمی که صبح و شب ورد زبون النا هست اسم عمو امیرشه،اینم مربوط میشه به 7-8 ماهگی که النا عموامیر اونو سوار موتورش کرد و دور زد و النا حسابی خوشش اومد.از اونموقع تا حالا دخترم چپ میره،راست میاد میگه " اَمی اَمی" و هرجاباشیم میگه همگی با دست بزنین رو پاهاتون و دسته جمعی بگین : "اَمی اَمی")
- تَبی : آهنگ تولد،لپ تاپ،موبایل،روشن کردن شمع تولد یا کبریت (به خاطر وابستگی شدید النا به لپ تاپ مجبور شدم لپ تاپ رو جمع کنم و مسافرت آخرتابستون بهترین زمان برای شروع این پروژه بود اما بهرحال النا " تبی " رو فراموش نکرده و براش جایگزینی مثل موبایل پیدا کرده و به همه این موارد بالا هم میگه :" تبی")
- چیه ؟ : چیه؟
- تی تُده : چی شده (وقتایی که چیز عجیب و ناآشنایی میبینه میگه : "چیه؟" یا " تی تُده؟")
- اِ ساری : واژه نامفهوم (وقتی که یهو از دیدن یا شنیدن یه چیزی شوکه میشه یا میترسه این کلمه رو به کار میبره،یه جورایی تکیه کلامش شده)
- مَو مَو : میو میو
- آپیتو آپیتو : پیتکو پیتکو
- بعععععع: بع بع (النا توی حیوونا فقط گربه رو میشناسه و البته بیشتر از همه هم گربه رو از نزدیک دیده، و وقتی گربه تو خیابون میبینه فورا صداشو نازک میکنه و میگه : "مَووو" و وقتی گوسفند میبینه میگه: " بعععع" اما هر حیوون دیگه ای به جز اینا رو ببینه فورا صدای اسب در میاره و میگه : "آپیتو آپیتو" اونرووز تو خونه مورچه دیده میگه :آپیتو آپیتو")
- آب : شیر ، آب خوردن (دیگه تشخیص اینکه منظورش از آب کدوم یکیه با مامانیه)
- بشین : ایش
- نیایش : نیایی
- تابی:تاب بازی (وقتیکه پارک میبینه دست از پا نمیشناسه و میگه "تابی تابی" و "بییییم")
- اَخخخخخخخ: پی پی کردم
- اُ تاد : افتاد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی