الناالنا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره
لیانالیانا، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

گل اندام بانو

شیطنت هایی از جنس النای 14 ماهه

1393/4/25 12:43
نویسنده : عمه الهام
221 بازدید
اشتراک گذاری

     niniweblog.com          niniweblog.com               niniweblog.com

 

 

دخترک مامانی از وقتی که راه افتاده شیطونیاشم سر به فلک کشیده و هرروز مارو با صحنه های عجیب و غریبی روبرو میکنهسوال

کوچولوی ما از وقتیکه دنیای اطرافشو شناخته ،علاقه عجیبی به جعبه دستمال کاغذی و در آوردن دستمالهای توی جعبه داشته و تا دستماله ا رو دونه دونه در نیاره و از خالی شدن جعبه مطمعن نشه،بی خیال نمیشه!کچل تا الان که یادم نیست هیچ جعبه دستمالی از دستت در امان مونده باشهگریه حتی توی ماشین هم میگی شیشه رو بکشین پایین و دستمال رو دستت میگیری و از شیشه میگیری بیرون تا اونو باد ببره و با این کار کلی کیف میکنیتعجب

 

                        

امان از وقتی که مامانی بخواد لباس بشوره خطا

النا خانم هر جا که باشه سریع خودشو میرسونه و تا یه دل سیر آب بازی نکنه و خودشو کامل خیس نکنه دست بردار نیستگریه

                      

و اما زمانیکه النا خانم کم پیدا میشه و ازش صدایی بلند نمیشههیس

اون موقع هست که میریم و میبینیم یه گوشه دنج پیدا کرده و در حال کشف اکتشافات جدیدهدرسخوان

                             

و خلاصه حکایت این روزهای ما.....                        

                     

شیرین ترین اتفاق زندگی، تمام شیطنت هایت را به جان میخریمبوسبوسمحبتمحبت

تو فقط شاد باش  niniweblog.com

پسندها (8)

نظرات (16)

مامانِ بهار
25 تیر 93 14:54
عزیزممممممم .. فدای شیطنت هاش خدا حفظت کنه
عمه کوثر
28 تیر 93 17:14
قربون شیطونی هات عزیزم
عاطفه مامان ستیا
29 تیر 93 18:12
ای جونم این شیطون خانومو نیگاااااببین چقدرم مو داره این دخملیستیا ما که همچنان کچله خیلی پشیمونم عسلمو کچل کردمممممممممممممماز دستمالم که نگووووووو همش در حال قایم کردنشم امان از این نی نی های کنجکاو
مامان امیرعباس
30 تیر 93 15:27
سلام خدا حفطش کنه
مامان ریحانه نجفی
30 تیر 93 16:15
مامانی سلام گل گفتی که تو شاد باش و شیطنتت و به جون می خری الان منم که دارم پیام می دم ریحانه تو کشو میزه
مامان هلیا
30 تیر 93 22:38
الهی قربونش برم ، چه شیطنت های باحالی ولی ماشین لباسشویی خیلی خطرناکه مامانی ، تو رو خدا مواظبش باش عاشق عکس آخرم یه عالمه شیطنت تو چهره ی النا جونه
عمه الهام
پاسخ
خیییییییییییییییلی دختر فوضولی شده.از برق میکشم لباسشویی رو
اقازاده
30 تیر 93 23:07
وای که بچه ها همه مث همندولی ابجی لباسشویی گر چه برای شوخی و بازی کار خطرناکیه
عمه الهام
پاسخ
عزیزم از برق میکشمش وقتی النا میشینه داخلش.
مامان اعظم
2 مرداد 93 12:34
عکس های شیطنت النا رو خیلی باحال طراحی کردین
مامان صغر ی
9 مرداد 93 19:30
خیلی شیطون شدیا کاملا مشخصه اما خوبه که شیطونی بچه با شیطونی خوشمزست عزیزم
عاطفه مامان ستیا
18 مرداد 93 11:49
کجایی پس مامانی
میترا
19 مرداد 93 21:17
خوشکل خاله 14 ماهگردت مبارک
عاطفه مامان ستیا
22 مرداد 93 13:07
سلام عزیزم نه تابحال ننوشته..برا النا جون نوشته؟شاید بخاطر عفونت باشه انشالله که چیزی نیست
مامان اعظم
22 مرداد 93 16:21
سلام خوبی...ببخشید مسافرت بودیم....دیر اومدم..... آره عزیز ...چکاپ ببر خوبه...بچه یکم اذیت میشه موقع خون گرفتن اما خیال خودت راحتره.... من وقتی آزمایش بردم . دکتر جواب رو دید...گف قطره آهنش رو مرتب نمیدی...واسش فولیک اسید و شربت اشتها آور داد...خدا رو شکر از اون روز بهتره و نیم کیلویی بیشتر شد.... زهرا 8 کیلو داره....زیاد ناراحت نباش
مامانی
23 مرداد 93 8:17
سلام مامانی، راجع به پستانک هم برات بگم الان دقیقا 8 روزه که من پستانک رو از آرمیتا گرفتم این آخرا بدجور وابسته اش شده بود البته بیشتر وقت خواب منم پنجشنبه شب گذشته که خوابش برد پستانکاش رو همه جمع کردم و قایم کردم یکی دو شب وقت خواب چند دقیقه ای گریه میکرد ولی الان به کلی فراموش کرده خداروشکر...کار راحتیه شمام امتحان کن بچه ها زود به همه چی عادت می کنند عزیزم. فقط باید چند دقیقه ای بتونی گریه اشو تحمل کنی
عاطفه مامان ستیا
26 مرداد 93 15:46
عزیزم چه خبر از النا جون.بهتر شده؟
میترا
27 مرداد 93 19:51
نـــــگــاهـت بـه آن بـالــآ بـاشــــــد تــــــــا “دلــــــتــ” از آدمــــــهــای ایــــن پــایــیــن نـگــــــیـرد تـــنـــهـــآ “خُـــــــــــــــدا” رو صـــــدا کُـــــن تـــــنـــــــــــها “خُـــــــــــــــــــداســـــت” که مـــیـــ مـــانــــــــــــــد