5 تیرماه 1393 مصادف با بیرون آمدن اولین مروارید از صدف...
انتظاری دیگر هم به پایان رسید و بالاخره النا کوچولوی ما هم به جمع دندون دارا پیوست
اونم زمانی که ما توی مسافرت بودیم و کلا حواسمون از دندون درآوردن دخترم پرت شده بود و شایدم دیگه از بس انتظار کشیدیم ،بیخیالش شده بودیم
خلاصه رفته بودیم خونه آقاجون اینا،مامانی بهت آب داد و متوجه شدم که یه چیزی میخوره به لیوان و تیک تیک صدا میده
مامانی هرچی به خاله جون میگفت باور نمیکرد
بالاخره دوباره بهت آب دادیم و دیگه واقعا مطمعن شدیم که واقعا دندونی درکارهست
از خوشحالی و ذوق اینکه دندون درآوردی تا شب کلی بهت آب دادیم تا به همه ثابت کنیم که کوچولوی ناز ما هم دندون درآورده
الان که دندونت اندازه یه سر سوزنه،اما به محض اینکه تونستم اولین عکس رو از دندونت بگیرم اونو میذارم همینجا
الوعده وفا، اینم عکس دندون الناخانم که با کلی زحمت گرفته شد
البته یکی هم پایین داره که زبونشو گذاشته روش و تو عکس خیلی مشخص نیست
هورااااااااااااااااااااااااا