چه لذتی داره غذا خوردن...

1392/8/29 19:24

نویسنده : عمه الهام

308 بازدید

اشتراک گذاری

خوشمزه

هورا

بالاخره لحظه ایکه خیلی انتظارش رو میکشیدم فرا رسید و بعد از کلی دودلی و پرس و جو از مامانای نی نی ها دل رو زدم به دریا و تصمیم گرفتم غذای کمکی رو شروع کنم.این اتفاق شیرین 5 ماه و بیست روزگیت رخ داد و با 1 قاشق فرنی خیلی رقیق شروع کردم.البته استقبال دختر نازم هم خیلی خوب بود.این روند رو ادامه دادم و روزهای بعد وعده ها رو بیشتر کردم.بعدازچندروز دیگه فرنی نمیخوردی و احساس کردم یکنواخت شده و طبق دستور کارت بهداشت برات سوپ درست کردم.از سوپ خیلی بیشتر خوشت اومد و مهلت نمیدادی من برات بریزم تو قاشق و تموم که میشد بازم میخاستی.

امیدوارم همیشه همینجوری شکمو بمونی دخترکم قلب

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (17)

عسل بانو
29 آبان 92 19:37

خدانگهدارتش برات خیلی نازه واسه منم دعا کن مرسی

عمه الهام
پاسخ

ممنون عزیزم.چشم محتاجیم به دعا.

هدیه خداوند
30 آبان 92 8:30

نوش جونت گل دختر گوشت بشه به جونت

عمه الهام
پاسخ

ممنون عزیزم

مامان آرمیتاجون
30 آبان 92 9:34

نه عزیزم دندون نداره ، سینه خیز عقب عقب میره ، وقتی خواب آلوده یه چند قدم چهار دست و پا میره ولی وقتی بیداره نمیره چون منتظره تا بغلش کنم، دختر شما چقدر شیر میخوره ، غذای کمکی رو شروع کردی براش ، دختر من از بس که شیطونه به زور باید شیر بریزم تو حلقش ، بیشتر وقتها تو خونه مامانمه چون من سر کار میرم، اونجام همه نوه ها همیشه میان و میرن برای همین اینم عادت کرده به شیطنت و بازیگوشی .. حتی خوابش که میگیره با هزار تا بدبختی باید بخوابونمش ...

میترا
30 آبان 92 12:32

باریکلا به دختر غذا خور .

مامان صغری
30 آبان 92 18:46

سلام عزیزم وبلاگ قشنگی دارین با افتخار لینکتون کردم غذا خوردن کودکتون هم مباارک

مامان صغری
30 آبان 92 18:47

خوشحال میشم به وبلاگ منم سر بزنید

عمه الهام
پاسخ

چشم حتما ولی ادرس سایتتون رو برام بفرستین

مامان لي لي
1 آذر 92 15:41

.....................................@@@.......@@@................................... ...................................@@@@.....@@@@............................. ..................................@@@@@..@@@@@.......................... ...................................@@@@@@@@@@........................ ....................................@@@@@@@@@...................... .......................................@@@@@@@..................... .........................................@@@@@..................... ............................................@@@..................... ..............................................@.....................

مامان لي لي
1 آذر 92 15:43

سلام عزيزم ممنون كه پيش ما اومدي خوشحال شدم، گل دخترت و ببوس😘😘😘😘

مامان لي لي
1 آذر 92 17:03

عزيزم شمام به جمع دوستاي خوب من و آوايي پيوستين

مامان صغری
2 آذر 92 23:10

sina89.niniweblog.com

مامان لي لي
3 آذر 92 6:54

حواســــم را هرکـــجا که پــرت می کـــنم باز کـــنار تـــو می افتد ...

مامان لي لي
3 آذر 92 18:12

آرزويم اينست توشوي بنده محبوب خدا/ودعامي كنم آرام بماني هرروز/سربلندازهمه ي واقعه ها/شادباشي وبخندي هردم/به دل انگيزترين خاطره ها..

عمه الهام
پاسخ

آمین

مامان آرمیتاجون
4 آذر 92 9:43

عزیزم من تمرین نشستن باهاش نکردم خودش از دراز کشیدن متنفره و از سه ماهگیش همیشه یا باید بشینه یا سرپا وایسه و منم همش آویزونش باشم برای همین وقتی کار دارم دورش را با بالش پر میکنم که خودش بشینه الانم با وجود اینکه خودش تنهایی می شینه ولی حتما دور و برش باتلش میذارم .. راستی قد و وزن دخترتون چیه؟

مامان آرمیتاجون
4 آذر 92 11:30

هنوز نبردمش درمانگاه نمی دونم قد و وزنش چیه ؟؟؟؟؟ واکسنشم مال چهارماهگیش رو 5 ماهه بود براش زدم چون به ثلاث حساسیت داره باید توام براش میزدم که دیر گیرم اومد برا همین واکسن 6 ماهگیش رو باید 9/20 بزنم

مامان لي لي
5 آذر 92 1:33

نزدیک تر بیا...آن دورها که ایستاده ای چه بخواهی چه نخواهی،دلتنگ میشوم!

عمه الهام
پاسخ

مامان اهورا(نرگس)
13 آذر 92 16:31

قربونت برم نوش جونت........

عمه کوثر
12 خرداد 93 0:37

نوش جونت عزیزم

گل اندام بانو

چه لذتی داره غذا خوردن...

نظرات (17)

مطلب بعدی

مطلب قبلی